عاشقان اهل بیت (ع)

  • خانه

تفسیر آیه 52 سوره احزاب

08 مهر 1401 توسط غدیر

لا یَحِلُّ لَکَ النِّساءُ مِنْ بَعْدُ وَ لا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْواجٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ إِلاَّ ما مَلَکَتْ یَمینُکَ وَ کانَ اللَّهُ عَلی‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ رَقیباً    

ترجمه :

بعد از این دیگر زنی بر تو حلال نیست و نمی توانی همسرانت را به همسران دیگری تبدیل کنی بعضی را طلاق دهی و همسر دیگری بجای او برگزینی  هر چند جمال انها مورد توجه تو واقع شود، مگر آنچه که به صورت کنیز در ملک تو در اید و خداوند ناظر و مراقب هر چیز است و به این ترتیب فشار قبائل را در اختیار همسر از آنها، از تو برداشتیم.  

تفسیر نمونه

در این آیه حکم دیگری از احکام مربوط به همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) بیان شده ، می فرماید: (بعد از این دیگر زنی بر تو حلال نیست ، و حق نداری همدرانت را به همسران دیگری تبدیل کنی ، هر چند جمال انها مورد توجه تو واقع شود، مگر انهانی که به صورت گنیز در اختیار تو قرار گیرند، و خداوند ناظر و مراقب بر هر چیز است ) ظاهر تعبیر (من بعد) این است که بعد از این ، ازدواج مجدد برای تو حرام است، بنابراین (بَعد )یا به معنای  بُعد زمانی است یعنی بَعد از این زمان دیگر همسری انتخاب مکن ، یا بَعد از آنکه همسرانت را طبق فرمان الهی در آیات گذشته مخیر در میان زندگی ساده در خانه تو و یا جدا شدن کرده و آنها با میل و رغبت ترجیح دادند که به همسری یا تو ادامه دهند، دیگر بعد از آنها نباید با زن دیگری ازدواج کنی . و نیز تمی توانی بعضی از آنها را طلاق داده ، و همسر دیگری بجای او برگزینی ، به تعبیر دیگر نه بر تعداد انها بیفزای و نه افراد موجود را عوض کن .

 

 نکته ها

این محدودیت برای شخص پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم ) نقصی محسوب نمی شود و حکمی است که فلسفه بسیار حساب شده ای دارد زیرا: ۔ طبق شواهدی که از تواریخ استفاده می شود پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم ) از ناحیه افراد و قبائل مختلف تحت فشار بود که از آنها همسر بگیرد، و هر یک از قبائل مسلمان افتخار می کردند که زنی از آنها به همسری پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) در آید، حتی چنانکه گذشت بعضی از زنان بدون هیچگونه مهریه ، حاضر بودند خود را به عنوان (هیه ) در اختیار آن حضرت بگذارند و بی هیچ قید و شرط با او ازدواج کنند.

1 - فلسفه این حکم

 البته پیوند زناشویی با این قبائل و اقوام تا حدی برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهداف اجتماعی و سیاسی او مشکل گشا بود، ولی طبیعی است اگر از حد بگذرد، خود مشکل آفرین می شود، و هر قوم و قبیله ای چنین انتظاری را دارد، و اگر پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم ) بخواهد به انتظارات آنها پاسخ گوید و زنانی را هر چند به صورت عقد، و نه به صورت عروسی، در اختیار خود گیرد، دردسرهای فراوانی ایجاد می شود. لذا خداوند حکیم با یک قانون محکم جلو این کار را گرفت و او را از هر گونه ازدواج مجدد و یا تبدیل زنان موجود نهی کرد. در این وسط شاید افرادی بودند که برای رسیدن به مقصود خود به این بهانه متوسل می شدند که همسران تو غالبا بیوه هستند، و در میان آنها زنان مسنی یافت می شوند که هیچ بهره ای از جمال ندارند، شایسته است که با زنی صاحب جمال ازدواج کنی ، قران مخصوصا روی این مساله نیز تکیه و تاکید می کند که حتی اگر زنان صاحب جمالی نیز باشند حق ازدواج با آنها  نخواهی داشت .  بعلاوه حق شناسان ایجاب می کرد که بعد از وفاداری همسرانش با او و ترجیح دادن زندگی ساده معنوی پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم ) را بر هر چیز دیگر، خداوند برای حفظ مقام انها چنین دستوری را به پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم ) بدهد.

2 - روایات مخالف

در روایات متعددی که بعضی از نظر سند ضعیف و بعضی قابل ملاحظه است جمله "لا یَحِلُّ لَکَ النِّساءُ مِنْ بَعْدُ" بعد اشاره به زنانی گرفته شده که در آیه 23 و 24 سوره نساء تحریم آن بیان گردیده است (مادر و دختر و خواهر و عمه و خاله و…) و در ذیل بعضی از این اخبار تصریح شده : چگونه ممکن است زنانی بر دیگران حلال باشند و بر پیامبر حرام ؟! هیچ زنی بر او جز آنچه بر همة حرام است حرام نبوده است.مطلب دیگر اینکه گروه کثیری معتقدند که آیه مورد بحث هر گونه ازدواج مجددی را برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) تحریم کرده ، ولی بعدا این حکم منسوخ شده ، و مجددا اجازه ازدواج به پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) داده شده است هر چند پیامبر از آن استفاده نکرد آیه"یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَحْلَلْنا لَکَ أَزْواجَکَ اللاَّتی‏ آتَیْتَ أُجُورَهُنَّ وَ ما مَلَکَتْ یَمینُکَ مِمَّا أَفاءَ اللَّهُ عَلَیْکَ وَ بَناتِ عَمِّکَ وَ بَناتِ عَمَّاتِکَ وَ بَناتِ خالِکَ وَ بَناتِ خالاتِکَ اللاَّتی‏ هاجَرْنَ مَعَکَ وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِیِّ إِنْ أَرادَ النَّبِیُّ أَنْ یَسْتَنْکِحَها خالِصَةً لَکَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ قَدْ عَلِمْنا ما فَرَضْنا عَلَیْهِمْ فی‏ أَزْواجِهِمْ وَ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ لِکَیْلا یَکُونَ عَلَیْکَ حَرَجٌ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً" (احزاب / 50) ای پیامبر ، ما برای تو آن همسرانی را که مَهْرشان را داده ای حلال کردیم ، و  کنیزانی  را که خدا از غنیمت جنگی در اختیار تو قرار داده ، و دختران عمویت و دختران عمّه هایت و دختران دایی تو و دختران خاله هایت که با تو مهاجرت کرده اند ، و زن مؤمنی که خود را داوطلبانه  به پیامبر ببخشد- در صورتی که پیامبر بخواهد او را به زنی گیرد. این ازدواج از روی بخشش  ویژه تو است نه دیگر مؤمنان. ما نیک می دانیم که در مورد زنان و کنیزانشان چه بر آنان مقرّر کرده ایم ، تا برای تو مشکلی پیش نیاید ، و خدا همواره آمرزنده مهربان است.این گروه این آیه را که قبل از آیه مورد بحث نازل شده ناسخ آن می دانند و معتقدند گر چه در قرآن قبل از آن نوشته شده در نزول بعد از آن بوده است . حتی (فاضل مقداد) در (کنز العرفان ) نقل می کند که فتوای مشهور میان اصحاب همین است .

3 - آیا قبل از ازدواج می توان به همسر آینده نگاه کرد؟

 جمعی از مفسران جمله وَ لَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ  را دلیل بر حکم معروفی گرفته اند که در روایات اسلامی نیز به آن اشاره شده ، و آن اینکه : کسی که می خواهد با زنی ازدواج کند می تواند قبلا به او نگاه کند، نگاهی که وضع قیافه و اندام او را برای وی مشخص کند. فلسفه این حکم این است که انسان با بصیرت کامل همسر خود را انتخاب کند، و از ندامت وپشیمانی های اینده که پیمان زناشویی را به خطر می افکند جلوگیری شود، در ادامه می فرماید:  إِلاَّ ما مَلَکَتْ یَمینُکَ

دیگر نمی توانی بعضی از همسرانت را طلاق داده و به جای آنانه همسران دیگری بگیره اگر چه حسن انها تو را به شگفت آورده و استثناء از ابتدای آیه است : یعنی به جز زنانه نامبرده ، زنان دیگر بر تو حلال نیستند مگر کنیزانی که ملکه تو هستند. و در اخر در مقام تحذیر و انذار می فرماید: خداوند بر هر چیز مراقب است تا به این وسیله مردم را از مخالفت با اوامر الهی باز دارد.

چنانکه در حدیثی از پیامبر اسلام آمده است که به یکی از یاران خود که که می خواست با زنی ازدواج کند فرمود: "اذْهَبْ فَانْظُرْ إِلَیْهَا، فَإِنَّهُ أَجْدَرُ أَنْ یُؤْدَمَ بَیْنَکُمَا" برو و به او نگاه کن؛ این کار باعث الفت و نزدیک شدن شما به هم می شود .در حدیثی دیگر از امام صادق (علیه السلام) می خوانیم که : در پاسخ این سؤال که : آیا مرد می تواند به هنگام تصمیم بر ازدواج با زنی او را به دقت بنگرد، و به صورت و پشت سر او نگاه کند؟ فرمود: لا بَأْسَ بِاَنْ یَنْـظُرَ الـرَّجُلُ اِلَى الْمَـرْأَةِ اِذا اَرادَ اَنْ یَتَـزَوَّجَها. یَنْـظُرَ اِلىُ خَلْفِـها وَ اِلى وَجْهِـها.مانعی ندارد هنگامی که مردی بخواهد با زنی ازدواج کند به او نگاه کند و به صورت و پشت سر او بنگرد)  البته احادیث در این زمینه فراوان است ، ولی در بعضی از آنها تصریح شده که نباید در این هنگام نگاه از روی شهوت ، و به قصد لذت بردن باشد. این نیز روشن است که این حکم مخصوص مواردی است که انسان به راستی می خواهد در باره زنی تحقیق کند که اگر شرایط در او جمع بود با او ازدواج کند، اما کسی که هنوز تصمیم بر ازدواج نگرفته ، تنها به احتمال ازدواج ، یا به عنوان جستجوگری ، نمی تواند به زنان نگاه کند .تفسیر نور:

پیامبراکرم صلى الله علیه و آله از طرف برخی قبایل تحت فشار بود تا همسری از آنان بگیرد و آنان افتخار کنند که رسول خدا داماد آنهاست. پیامبر طبق مصالحی زنانی را به ازدواج خویش در آورد با این آیه تداوم این کار را منع فرمود. جلد 7 - صفحه 389

پیام ها

در قرآن، احکام ثابت و متغیر وجود دارد. ” لا یَحِلُّ لَکَ النِّساءُ مِنْ بَعْدُ ” آری، عنصر زمان، می تواند در اجرای احکام مؤثر باشد. 2- تعدد همسر حتی برای پیامبر محدودیت دارد. 3. خداوند ناظر کسانی است که به خاطر زیبایی زنی را جایگزین همسر اول خود می نمایند. "رَقِیباً"   4-پیامیر موظف است حلال و حرام کار خود را از خداوند بگیرد.

 

تفسیر المیزان:

لا یَحِلُّ لَکَ النِّساءُ مِنْ بَعْدُ وَ لا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْواجٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ إِلاَّ ما مَلَکَتْ یَمینُکَ وَ کانَ اللَّهُ عَلی‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ رَقیباً

ظاهر آیه به فرضی که مستقل از ماقبل باشد، و اتصال بدان نداشته باشد، این است که زنان را بر آن جناب حرام می کند، مگر آن زنی که آن جناب مختارش کند، و آن زن خدا را اختیار کند،

 این که فرمود: جایز نیست زنان را عوض کنی، خود مؤید این احتمال است. و لیکن اگر فرض شود که متصل به ماقبل است که می فرماید:  اِنَّا أَحْلَلْنا لَکَ أَزْواجَکَ اللاَّتی‏ آتَیْتَ أُجُورَهُنَّ……(احزاب / 50 ) در این صورت مفادش تحریم ماسوای شش طایفه ای است که قبلا شمرد. و در بعضی روایات از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) آمده که مراد از آیه شریفه تحریم آن زنانی است که در آیه 23 سوره نساء نام برده شده اند . "حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهَاتُکُمْ وَبَنَاتُکُمْ وَأَخَوَاتُکُمْ وَعَمَّاتُکُمْ وَخَالَاتُکُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُکُمُ اللَّاتِی أَرْضَعْنَکُمْ وَأَخَوَاتُکُمْ مِنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِکُمْ . . . . . . حرام شد بر شما ازدواج با مادران و دختران و خواهران و عمّه‌ها و خاله‌ها و دختران برادر و دختران خواهر و مادران رضاعی  و خواهران رضاعی و مادران زن و دختران زن که در دامن شما تربیت شده‌اند اگر با آن زن مباشرت کرده باشید پس معنای کلمه بعد در جمله ” لا یَحِلُّ لَکَ النِّساءُ مِنْ بَعْدُ “ بعد از زنانی است که خدا و رسول را برگزیدند که همان نه زن نامبرده اند، و یا بعد از آنانکه در آیه " اِنَّا أَحْلَلْنا لَکَ أَزْواجَکَ اللاَّتی‏ آتَیْتَ أُجُورَهُنَّ" اعلام گردید می باشد، و یا بعد از زنان حلالی که برایت معین کردیم، که بنا به احتمال سوم مقصود محرم خواهد بود.  "وَلا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْواجٍ " یعنی و دیگر نمی توانی بعضی از همسرانت را طلاق گفته و به جای آنان همسرانی دیگر بگیری" اِلاَّ ما مَلَکَتْ یَمینُکَ "یعنی مگر کنیزان، و این استثناء از صدر آیه است، که می فرمود: " وَ کانَ اللَّهُ عَلی‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ رَقیباً “ معنای این جمله روشن است، و منظور از آن تحذیر، و زنهار دادن مردم از مخالفت می باشد .بنابراین احکام خانواده در اسلام، از سرچشمه ی علم الهی است. 

 نکته ها:

پیامبراکرم صلی الله علیه و آله از طرف برخی قبایل تحت فشار بود تا همسری از آنان بگیرد و آنان افتخار کنند که رسول خدا داماد آنهاست. پیامبر طبق مصالحی زنانی را به ازدواج خویش در آورد اما این آیه تداوم این کار را منع فرمود.

 پیام ها:

در قرآن، احکام ثابت و متغیر وجود دارد. ” لا یَحِلُّ لَکَ النِّساءُ مِنْ بَعْدُ ” آری، عنصر زمان، می تواند در اجرای احکام مؤثر باشد. 2- تعدد همسر حتی برای پیامبر محدودیت دارد. 3. خداوند ناظر کسانی است که به خاطر زیبایی زنی را جایگزین همسر اول خود می نمایند. "رَقِیباً"   4-پیامیر موظف است حلال و حرام کار خود را از خداوند بگیرد.

 نظر دهید »

نقش و رسالت زن و خانواده

07 مهر 1401 توسط غدیر

کلیّات : دین اسلام جایگاه والایی را به خانواده بخشیده است. ازاین رو برای هرمرد و زن به عنوان همسر در راستای استواری نهاد خانواده وظایفی قرار داده است. بررسی وظایف زن در زندگی زناشویی از دیدگاه فقه اسلامی ، تاثیر بر استوار ساختن بنیاد خانواده است. استوار ساختن بنیاد خانواده به معنای رعایت حقوق متقابل میان زن و شوهر ، فراگیری اصل عدالت و حاکمیت اخلاق برای برآورده ساختن هدف والای آفرینش آدم و به تکامل رسیدن او، برخورداری از جامعه سالم و ایمن و توانمند و سرانجام تداوم نسل است. بنابر این  وظایفی که زن بر عهده دارد عبارت است از: پیروی و فرمان برداری، حسن معاشرت و خوش رفتاری، خودآرایی و آرایش، محافظت از منزل و اموال در غیاب همسر، حفظ کرامت، تعاون و همکاری در تربیت فرزندان، خروج از منزل با کسب اجازه و نیکی به والدین و خویشان. برپایی آرامش و مودت در خانواده، پایداری دل بستگی و همدلی و سرانجام جلوگیری از روی دادن اختلافات خانوادگی است، فلذا، آموزش این وظایف و تاثیر آن ها در آرامش و استواری خانواده امری ضروری به نظر می رسد.

خلاصه : بقای خانواده ، یک قرار داد  زناشویی است  که قبل از انقلاب اسلامی  به دلیل ورود فرهنگهای غرب متزلزل ، واصالت وارزش وعظمتی را که در اسلام وفرهنگ سنتی ما دارد از دست داده بود . چیزی که  انقلاب به زنان جامعه ما اعطاء کرد  آن ها  را به صحنه جهاد  سیاست وتاثیر در سازندگی انقلاب وارد نمود. اما دراستحکام بنیاد خانوده و نقش زن در آن می توان گفت چنانچه  زنان در محیط خانواده امنیت روانی ، امنیت اخلاقی و آسایش روحی و جسمی داشته باشند، عشق به خانواده به معنای واقعی خود طهور می کند  .بیگانه شدن از محیط خانواده چشم هم چشمی، دنبال تجملات و روی در مادیات گذاشتن باعث بوجود آمدن عشق تصنعی در خانواده  شده و  مشغله هایی  که زن ومرد در بیرون منزل ویا داخل خانه برای خود ایجاد می کنند ، فرصتی برای  محبّت به یک دیگرو همچنین فرزندان باقی نمی ماند و در نتیجه فرزندان هم احساس اُنس نکرده  ومنجر به سرد شدن محفل خانوادگی می گردد .جامعه بی خانواده جامعه ای است  که در آن تربیت انسانی صورت نگرفته لذا برای متزلزل کردن بنیان خانواده می بایستی فرهنگ آن جامعه را گرفته  وفرهنگ خود را به آنها تحمیل وخانواده را دچار اختلال کنند .از آن جا که انتقال فرهنگ ها وتمدّن ها وحفظ اصول وعناصر یک تمدن ویک فرهنگ در جامعه با انتقا ل به نسل های بعد به همّت و برکت خانواده ها انجام می پذیرد  لذا خانواده بهترین منتقل کننده  فراورده های فکری به نسل های بعدی می باشد وجامعه ای سالم خواهد بود که خانواده سالم در آن کودکان را به بهترین وجه تربیت نماید . نتیجه ای که از موضوع منتج می گردد این است که  در اسلام یکی از مهمترین کارها حفظ بنیان خانواده است .حقوق متقابل مرد وزن در خانواده از دیدگاه اسلام حفظ شوون وحقوق یکدیگراست. واطاعت از همدیگر طبق موازین اسلام واجب است زن وشوهر هر دو شریک زندگی هستند وباید نسبت به یکدیگر با محبت رفتاز کرده وهر کدام به وظیفه خود عمل نمایند . اصلی ترین کار یک زن ومرد مسلمان که پایه و قوام زندگی شان بر آن استوار است ساختن خانواده می بوده که هر دو مشترکا این وظیفه را بر دوش دارند .ایفای نقش عمده در امور  تربیتی همسران در زندگی مشترک ، آگاهی ودرک مبارزه طبق موازین اسلامی در خانواده پدیدار شود و زن در آسایشگاه ودر سنگر اصلی خود، بتواند مشکلات خانواده را کاهش ، وضمن درک  ضرورتهای مرد و عدم  فشار اخلاقی بر روی او مرد  را به ایستادگی ومقاومت در میدان تهی زندگی تشویق کند ، و متقابلا مرد هم همین وظیفه را می بایستی نسبت به زن داشته و  او را درک کند . احساسات زن را بفهمد و نسبت به حال او غافل نباشد . همپای هم بودن در زند گی هم در مسئله خود زن، هم در مسئله ی خانواده، اسلام نکات مهم و بر جسته ا ی دارد . نگاه اسلام به جنسیت،یک نگاه درجه دو است؛ نگاه اول و درجه ی یک، حیث انسانیت است؛ که در آن، جنسیت اصلًا نقشی ندارد. خطاب، انسان است. البته “یا ایّها الّذین ءامنوا” است،"ایّها الّذین ءامنّ "نیست؛ یعنی صیغه "ءامنوا"، صیغه مردانه است، نه صیغه زنانه؛ اما این به هیچ وجه به معنای این نیست که در این خطاب، مرد بر زن ترجیح دارد بلکه  زن ومرد هردو  با هم باید مشکلات زندگی را بدو ش کشیده وپای مبارزه وسیاست حاضر شوند . استنتاج از موضوع دلالت بر این دارد که در داخل خانواده، مرد نمای بیرونی است و  زن نمای داخلی است. در واقع ، مرد پوست بادام و  زن مغز بادام است خدای متعال مرد را برای یک  کار ساخته و پرداخته و زن را برای یک کار دیگری؛ بنابراین بروز و ظهور و نمایش و نمود داشتن در مرد بیشتراست؛ به خاطر همین خصوصیات، نه به خاطر ترجیح. اما در زمینه ی مسائل اصلی انسان ، که مربوط به انسان است ، زن ومرد هیچ فرقی ندارند در تقرب الی الله، یک زنی مثل حضرت زهرا( س)، مثل حضرت زینب ( س)، مثل حضرت مریم(س) هستند؛ که رتبه آن ها ، رتبه های فوق تصور می باشد . هدف اسلام ازحقوق زن این است که تحت ستم نباشد و مرد خود راحاکم بر زن نداند بلکه باید مثل دو رفیق همسنگر  دو شریک و دو همکار باشند وهمانطور که خدای متعال قرار داده هر کدام برای یک کار و نیز هر کدام مخصوص یک کار هستند نه کار این از عهده او بر می آید نه کار او از عهده این بر می آید . از نظر اسلام زن وشوهر دو شریک زندگی هستند  وباید نسبت با یکدیگر با محبت رفتار کرده و مطیع هم باشند. در یکجامعه اسلامی زن وشوهر متعلق به هم  بوده و نسبت به همدیگر  و همچنین در برابرفرزندان و محیط خانواده وپیمودن طراط مستقیم وپاک دامنی وپاک دستی مسئولیت دارند . در نتیجه  زن وشوهر مثل دو همسنگر ودوشریک ، ضمن  همکاری با هم بهترین حافظان یکدیگربوده و از نظر اسلام پیش خدای متعال حقوقی دارند . از نظر تقوا و معنویت نه مرد بر زن ترجیح دارد نه زن بر مرد، هر کدام تقوایشان بیشتر بود پیش خدا عزیزتر است .  اصلی تربن کار یک زن ومرد مسلمان که پایه وقوام زندگی شان بر ان استوار است ساختن خانواده می باشد  . بنابر این اگر می خواهیم این مرد در داخل جامعه یک موجود مفیدی باشد، باید این زن در داخل خانه همسر خوبی باشد . در دوران پیروزی انقلاب مردانی که با همسرانشان همراه بودند ، هم توانستند درمبارزه پایدار بمانند و هم بعد از انقلاب توانستند خط درست را ادامه دهند. البته  عکس این موضوع را هم می توان متصوّر شد . تربیت همسران  در زندگی مشترک از خانم ها شروع می شود  که در این راستا می توانند شوهرانشان را اهل بهشت کنند؛ ونقطه مقابل این که  خیلی خانم ها هم هستند که با برخی اعمال شوهرانشان را اهل جهنم می کنند؛ البته مردها هم عیناً همین نقش را دارندکه در باب خانواده، نقش مردها هم نباید کم رنگ دیده شود. همکاری های روحی همسران با درک ضرورت های یکدیگرمنجر می شود که زن ضرورتهای مرد را درک ومرد هم ضرورتها ی زن را احساس نماید. بنابراین نقش همسری، عامل بسیار مهمی در پایداری خانواده محسوب می شود . از نکات بسیار ضروری که در ارتباط با این موضوع باید لحاظ گردد کمک زن و شوهر به یک دیگر در راه تحصیل وتبلیغ دین وفعالیتهای اجتمائی است چرا که همسران بهترین نصیحت کنندگان به خیر وتقوا به هم هستند وجه مشترک زوجین در زندگی عبارت است  از توجه به خدا و اطاعت دستورات الهی وعمل به فرامین خدا وهر کدام به بی اعتنا ئی به مسایل دینی سوق پیدا کرد دیگری با حکمت واخلاق خوش وظرافت وزیرکی او را وادار به آمدن در راه خدا کند. نظر به این که اخلاق اسلامی در روابط زن ومرد به خصوص در داخل خانواده باید مورد توجه قرار گیرد ، می بایستی دستورات شرعی در زمینه اخلاق ورفتار را کاملا رعایت و نسبت به یکدیگر خیرات واصلاح در انحرا فات را گوشزد نمایند . لذا ضمن سعی دراصلاح آن یکدیگر را در راه خدا تشویق ، وپای بند نبودن به تجمّلات را به هم آموخته و هم دیگر را حفظ و تکمیل کنند تا محیط خانواده حفظ و قابل تحمّل گردد . ضمنا باید توجّه داشت که زن وشوهر مهار کننده وسوسه های شیطانی هستندکه با بر طرف کردن خطاهای شرعی با شیوه های بسیار لطیف وعاقلانه همدیگر را دیندار نگاه داشته  ومراقب عدم خطای دینی همسران می باشد . لذا چون زن ومرد بریکدیگر اثر گزار می باشند ،  لذا با ابرازمحبّت و زبان خوش و همکاری و همدلی می توانند در صورت مشاهده هر گونه انحرافی بامنطق صحیح و با برخورد مدبّرانه وحکیمانه همدیگر را در راه خدا حفظ کنند ، که می توان اذعان داشت یکی از کارهای اساسی در زندگی، انجام موارد فوق می باشد .  در ایه 187   سوره بقره زن و شوهر را به لباس یکدیگر تشبیه کرده زیرا لباس از یک سو انسان را از سرما و گرما و خطر و برخورد اشیاء به بدن حفظ می کند و از سوئی عیوب او را می پوشاند و از سوی دیگر زینتی برای تن آدمی است . این تشبیه و استعاره لطیف در آیه به همان نکات اشاره دارد همسران یکدیگر را از انحرافات و افتادن به فساد و هرزگی حفظ می کنند و عیوب یکدیگر را می پوشانند و از طرفی وسیله راحتی و آرامش یکدیگرند و هر یک زینت دیگری محسوب می شود. این تعبیر ، نهایت ارتباط معنوی مرد و زن و نزدیکی آن ها به یکدیگر و نیز برابری آن ها در این زمینه را کاملا روشن می کند ، زیرا همان تعبیر که در باره مردان آمده در باره زنان نیز بدون هیچ تفاوتی آمده است . با توجّه به تاکیدات اسلام دو نگاه متفاوت و زیبا ،  نوع نگاه زن به مرد  ، با نگاه مرد به زن ، بطور طبیعی وجود دارد .  مرد به زن به صورت یک الگوی زیبایی ، ظرافت و حساسیّت نگاه می کند  واو را لطیف می بیند  ونقطه مقابل آن ، زن مرد را به عنوان مظهر اعتماد ، نقطه اتکا واعتماد می بیند .و وقتی به مرد نگاه میکند با چشم محبت و عشق به او تکیه دارد چون به چشم انس وارامش می نگرد. در نتیجه  زن می تواند در فضای سر شار از محبّت همه غصه ها وغم های خود را فراموش کند . این ها توانایی های روحی مرد و زن است که منجر به حفظ  احترام واقعی و حرمت  همدیگر شده که  در اداره زندگی بسیار مهم است  که در این راستا به عنوان نمونه در روز میلاد حضرت صدیقه کبری( س) که  روز زن نام گزاری شده فرصتی برای مردان باشد ، که رعایت حرمت وکرامت حق زن را پاس بدارند . والسّلام .

 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

عاشقان اهل بیت (ع)

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • تفسیر آیه 52 سوره احزاب
  • نقش و رسالت زن و خانواده

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس